آقای اویلر؛ نمیشد به جای آن معمای بیاهمیت که آیا میشود از همه پلها یک بار گذشت و به نقطه اولیه رسید، راههای رسیدن من به او را بررسی میکنید؟ نمیشد به جای آنکه دورهایی به طول ۶ در گراف k10 را بشمارید، دورهایی پیدا میکردید از او به او؟ مسیرهایی به سوی او. راسهایی از جنس او. یالهایی میان او و او. احاطهگرهایی در اطراف او. اینها ایدههای بهتری برای فکر کردن نیستند تا نظریه گرافها که ابداعش کردید؟ :(
پ.ن: وای خدا باورم نمیشه این آدم همونیه که تو همه نمازای کلاس دهمم التماس کردم دوستم داشته باشه. اصلن از این به بعد، حرف فقط حرف تو. باشه؟
پ.ن: گاهی فکر میکنم بقیه آدمها بدون این کمالگرایی ویرانگر چطور زندگی میکنند...
پ.ن: ادبیاتو از اول سال موضوعی خوندم. الان باید واسه امتحان جمعش کنم. چه ارزشی داره امتحان تشریحی ادبیات آخه...
پ.ن: "ما ابد در پیش داریم" و این شش ماه خیلی زود میگذرد...
- ۰۰/۱۰/۱۳