حائل

-میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست-

حائل

-میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست-

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۸/۲۵
    492
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    491
  • ۰۳/۰۷/۱۰
    490
  • ۰۳/۰۷/۰۱
    489
  • ۰۳/۰۶/۲۸
    487
  • ۰۳/۰۵/۱۰
    486
  • ۰۳/۰۳/۱۳
    485

359

چندوقت قبل یکی از بچه‌های سال سوم یکی از رشته‌های مهندسی را دیدم. داشت ماتریس می‌خواند. و نه! واقعن نه! من دوست ندارم سه سال بعد همچنان ماتریس بخوانم. اصلن دوست ندارم :(

پ.ن: آقای ه.ش گفت به این فکر کنین که 50-60 سالتونه و ببینین اون موقعم می‌تونین با رشته‌ای که می‌خواین انتخاب کنین کار و زندگی کنین یا نه...

پ.ن: یه نفر که اصللللن توقع نمی‌رفت بهم تسبیح کادو داد. خیلی ذوق کردم یهو. 

  • mosafer ‌‌‌‌‌

"تمام حس و حال من به سمت تو سرازیره" امام رضای عزیزم!

پ.ن: یا حفی و یا الله...

پ.ن: لم نراک ولکننا نحبک...

  • mosafer ‌‌‌‌‌

و ذا النون اذ ذهب مغاضبا، فظن ان لن نقدر علیه

فنادی فی ظلمات ان لا اله الا انت...

سبحانک...

انی کنت من الظالمین...

فستجبناه و نجیناه من الغم...

  • mosafer ‌‌‌‌‌

حیران و سرگردان در و دیوار حرم را نگاه می‌کنم. اشک چشمانم را پشت سر هم پر می‌کند. یک سوال ذهنم را پر کرده، می‌سوزاند و می‌کشد... "گر قیامت قصه باشد، من کجا بینم تو را؟" 

  • mosafer ‌‌‌‌‌

سلام...

و دوباره سلام امام رضا! سلام دنیای و آخرتی! سلام جنتی و رضوانی!

  • mosafer ‌‌‌‌‌

354

اخیرن فهمیده ام موقع حرف زدن، بیشتر از اینکه کلمات را گوش کنم ناخودآگاه به این فکر می‌کنم که طرف مقابل چرا این حرف را می‌زند؟ این حرف برگرفته از کدام اتفاق در گذشته‌اش است؟ با گفتن این حرف چه احساسی پیدا می‌کند؟ با گفتنش چه احساسی‌ را می‌خواهد در من برانگیزد؟ این گفتگو کدام نیازش را تامین می‌کند که به آن ادامه می‌دهد؟ کدام احساس در کلماتش غالب است؟ خیرخواهی، ترحم، علاقه، غرور، خشم، غم؟ برای همین است که خیلی وقت‌ها اگر طرف مقابل سوالی درباره گفته‌هایش بپرسد، نمی‌توانم جواب بدهم...

پ.ن: امروز سومین نفر (با سن کوچکتر مساوی سی سال) را پیدا کردم که اگر دختر داشتم تلاش می‌کردم با هم ازدواج کنند :)

پ.ن: فکر کنم از وقتی کنکور داده ام خیلی دارم می‌نویسم! 

پ.ن: مسیحا با اختلاف قشنگ‌ترین و بامزه‌ترین پسری بود که تا حالا دیده ام. به نسبت سنش اصلن نباید اینقدر حرف می‌زد! و حتی اگه می‌زد هم نباید اینقدر قشنگ می‌زد. به هرحال بعد از مدت‌ها بود که احساس کردم دوست دارم بچه داشته باشم. 

  • mosafer ‌‌‌‌‌

353

ذره خاکم و در کوی توام جای خوش است

ترسم ای دوست که بادی وزد و ببرد از جایم...

  • mosafer ‌‌‌‌‌

352

چه دلی دارم من، مثل یک توده کاه

هر نسیمی که وزد به همش می‌رود

چه دلی دارم من که چنان یک برده

هرکسی در گوشش حلقه می‌آویزد...

  • mosafer ‌‌‌‌‌

از توهمات.

آدم گاهی با خودش فکر می‌کند اگر فلان چیز بشود دیگر به زندگی ادامه نمی‌دهد. اگر فلان اتفاق بیفتد دیگر چیزی برای از دست دادن و توانی برای ادامه دادن ندارد. اما زندگی قوی‌تر از این حرف‌هاست. زندگی هرروز صبح بیدارت می‌کند و _آنچنان که بترسی- بر سرت فریاد می‌زند بلند شو! انتخاب دیگری جز ادامه دادن نداری...

  • mosafer ‌‌‌‌‌

از حرف‌های مشهد ۹۷ این بود که سه نوع زیارت داریم. نوع اول آن زیارت قبر امام است‌. کاری که بیشتر وقت‌ها می‌کنیم. مثلن کسی که می‌گوید رفتم مشهد، یعنی رفتم زیارت قبر امام. نوع دوم آن زیارت صاحب قبر است. یعنی طرف آمده مشهد، زیارت جامعه هم می‌خواند. چندتا حدیث هم می‌خواند. کتاب هم می‌خواند. نوع سوم زیارت که ارزشمندترین نوع آن است پرورش ویژگی امام در خود است. یعنی اگر کسی می‌خواهد امام کاظم را زیارت کند، تلاش می‌کند کمتر عصبانی شود. این زیارت به فاصله مکانی هم وابسته نیست...

پ.ن: بنده اگر قبلن هم ادعایی داشتم، الان هیچ ادعایی در رابطه با صحت مطالب این وبلاگ ندارم و از قضا بیشتر مطالب نگاشته شده غلط و اشتباه است...

  • mosafer ‌‌‌‌‌