حائل

-میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست-

حائل

-میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست-

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۲۰
    482
  • ۰۳/۰۲/۲۰
    481
  • ۰۲/۱۲/۰۵
    478
  • ۰۲/۱۰/۱۸
    474
  • ۰۲/۱۰/۰۸
    473

هو الحبیب

 

دوست دارم قصه‌ای بنویسم. اما کلمات اعتصاب کرده اند در انتظار کسی. که هدفت چیست از نوشتنِ ما؟ این حرف‌های عاشقانه، این احساسات بی‌رحم، چه مشکلی را حل می‌کند توی دنیا؟ تو را به کی می‌رساند؟ کدام عشق را ایجاد می‌کند؟ نه... هیچ مشکلی. هیچ کس. هیچ عشقی. خسته‌ام کرده اند... الان احساس می‌کنم باید برگ‌های درختان و آب‌های دریا دست در دست هم بگذراند، اسپیکر شوند و بلند بلند این آهنگِ لعنتی را پخش کنند... نه. این آهنگ را نه. فقط همین یک مصرع را... «یه نفر می آد که من منتظر دیدنشم...»

 

پ.ن: شهرزاد یه صحنه داره توی قسمت آخر فصل اولش که واقعا بی‌نظیره. وقتی فرهاد و شهرزاد بعد از کلی سال و اتفاق می‌رسن به هم، تصمیم می‌گیرن لحظاتی از سالها پیششون رو بازسازی کنن. دقیقن همون کلمه‌های چند سال پیشو می‌گن، همون حرکتا، همون نگاها... وای وای. مردم تا فرهاد اون مرغ آمینو بندازه گردنش... چقدر غریبه ساختنِ عینی یه خاطره از گذشته... چه مفهومی داره اصلن؟ 

  • ۰۰/۰۳/۲۹